به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین کمیلی از اساتید حوزه علمیه در ادامه سلسله جلسات اخلاقی، در شرح و توضیح آداب معنوی نماز گفت: باب سوم از کتاب شریف آداب نماز در مورد اسرار نیتهای عبادتی و نماز است و روایاتی از وسواس در آن بیان شده است.
وی در تعریف نیت گفت: شیطان به عدهای اجازه نمیدهد هنگام ورود به نماز، نیت صحیح و خالصی داشته باشند. از منظر امام راحل، نیت همان عمل است. چون وقتی فرد بعد از گرفتن وضو و گفتن اذان و اقامه وارد نماز میشود، دیگر آن داعی قلبی، انگیزه و محرک اصلی، نماز خواندن است و درون سرّ این مطلب است که این نماز خالصانه، لله و قربة الی الله باشد. نیت همان مهیا شدن و آمادگی برای ورود و انجام این فریضه الهی است و آن از واجبات رکنی نماز است. ارکان نماز پنج مورد بوده و اولین رکن آن، نیت است. این واجب رکنی با همین توجه قلبی حاصل میشود و خیلی هم مشکل نیست. انسان نباید خود را معطل کند و به جای انجام عمل صحیح، آن را با تَدَخلهای شیطانی و نفسانی بیجا باطل کند. لذا انسان باید خیلی دقت کند.
وی تصریح کرد: این مسئله فقط مربوط به نیت نیست؛ بلکه باید تَکْبیرَةُ الْإحْرام، قرائت حمد و سوره، مسائل مربوط به مقدمات نماز همانند غسل، وضو و همینطور مسائل دیگر نماز به صورت صحیح انجام شود. افراد وسواسی عوض درست انجام دادن عمل، آن را خراب میکنند. بعضی در مسئله وضو آنقدر دچار وسواس میشوند که عملشان به کلی از بین میرود.
این فقیه گفت: بر مبنای روایتی از حضرت رسول خدا (ص) در وضو گرفتن سه مشت آب کفایت میکند؛ یک مشت برای صورت، یک مشت برای دست راست و مشت دیگر نیز برای دست چپ است. طبق فتوای امام راحل (رض) و اجماع علماء و فقهاء همین مقدار کفایت میکند. یعنی میشود با نصف لیوان آب، وضو گرفت. غسل نیز بر دو قسم واجب و مستحب است.
وی خاطرنشان ساخت: در گذشته آب به شکل لولهکشی شده در دسترس نبود و تهیه آن همراه با مشقت و سختی بود. لذا مرحوم استاد میفرمودند: «همین در دسترس بودن آب به شکل امروزی یک معجزه الهی است. در همان بیت الخلا تفکر کنید آب از کجا به این نقطه، لولهکشی شده است که میتوانید به راحتی تطهیر کنید. چون این امکانات در گذشته نبود و این یک معجزه الهی است. سپس ایشان از منظر توحیدی میفرمود: همه چیز این جهان، معجزه است. نباید منتظر شد تا یک کرامت و معجزهای از غیب اتفاق بیفتد. انسانی که همیشه به یاد خدا است و سالک الی الله است تمام این عالم را معجزه میبیند؛ چون میداند کار بشر نیست. خودش و اشیاء را معجزه میبیند. ولی اکثری مردم گرفتار حجاب ظلمت و غفلتاند و متوجه این ظرافتها و نکات دقیق نیستند.
استاد کمیلی گفت: از منظر امام راحل (رض)، نیت، تصمیم عزم به اتیان شیء است. اهل سلوک و اهل تعبد، نیت قربت را فقط در مسئله عبادت ندارند؛ بلکه تمام کارهای روزمره آنها از قبیل معاملات و موارد دیگر با نیت الهی است. لذا هر کار مباحی را با همین توجهات معنوی و تعبدی میشود به یک امر مستحب و محبوب الهی تبدیل نمود.
وی افزود: از منظر امام راحل (رض)، مسئله نیت یک امر نفسانی، وجدانی و درونی است. لذا انسان نباید برای ورود به نماز خود را معطل کند. چون به زبان گفتن، هیچ استحباب و وجوبی ندارد. فقها در اعمال مناسک حج میگویند وقتی میخواهی لباس احرام بپوشی به زبان بگو: «من لباس احرام میپوشم برای حج واجب قربة الی الله». تمام اعمال حج واجب بدین صورت است. چون به اعتقاد بنده اعمال حج واجب بسیار است. حج عمره اینطور نیست و تمام اعمالش را میشود در نصف روز انجام داد. اما در مسئله حج واجب باید اعمال بسیاری طی چند روز انجام شود. مثلاً هنگام ورود به مکه طواف، سعی بین صفا و مروه و اعمال بسیاری وارد شده است. کسی که لباس احرام میپوشد باید متوجه باشد که ۲۵ چیز بر او حرام میشود. لذا برای اینکه فرد دچار اشتباه نشود و توجهش بیشتر شود گفته میشود نیت هریک از اعمال به زبان آورده شود. اما در نماز اینطور نیست.
این استاد حوزه علمیه در توضیح عبارت «و این در جمیع افعال اختیاری موجود هست» گفت: نیت الهی را میشود به تمام افعال اختیاری، سریان و جریان داد. بر همین اساس تمام اعمال همانند نماز، عبادی، لله، فی الله، الی الله و من الله میشود.
وی افزود: لزومی به وارد کردن تمام اجزای نیت در ذهن نیست. همین مقدار توجه که میدانید در حال انجام عمل عبادی نماز و خواندن چه نمازی هستید کفایت میکند.
حجت الاسلام والمسلمین کمیلی در مورد دامهای شیطان به نقل از امام راحل (ره) گفت: «شیطان را دامها و مکاید بسیار است. یکی را به ترک اصل عمل وادار کند؛ و دیگری را که مأیوس شود از آن که ترک عمل کند، به ریا و عجب و دیگر مفسدات وادار کند؛ و اگر به این امر موفق نشد، عملش را از راه مقدّس مابی باطل کند ـ عبادات همۀ مردم را در نظر انسان خوار کند و مردم را نسبت به عدم مبالات دهد؛ آن وقت وادار کند که در نیّت مثلاً، که امری است ملازم با عمل، یا تکبیر یا قرائت، که از اموری است عادی و بی مایه، جمیع عمر را صرف کند. و بالأخره راضی نشود از انسان مگر آن که عملش را به یکی از این طرق باطل کند.»
وی در توضیح عبارات فوق گفت: دامهای شیطان خیلی زیاد است. به یک نفر میگوید این چه نمازی است که میخوانی؟ آن را رهایش کن! به دیگری میگوید نمازت همراه با ریا، عجب و مفسدات دیگر است. اگر اینها کارگر نبود از راه وسوسه وارد میشود تا فرد از روی مقدس مآبی اضافاتی را به نمازش اضافه کند تا نمازش باطل شود. شیطان به او میگوید مردم در نیت و نمازشان دقت نمیکنند. و این تو هستی که کلمات را اینطور درست ادا میکنی. یک بنده خدایی در حد اجتهاد، وقتی به عبارت و «لا الضالین» میرسید آنقدر خود را معطل میکرد تا بتواند حروف را از مخرج دهان ادا کند. زبانش را به بالای دندانهای کرسی میرساند و مدام عبارت «و لا الضالین» را تکرار میکرد. حتماً با چنین افرادی مواجه شدهاید. لذا امام راحل (ره) در این فصل روی مسئله وسواس بسیار جولان دادهاند و مطالب زیادی را در این باب بیان فرمودهاند.
استاد اخلاق و حوزه با استناد به روایتی از اصول کافی در باب وسواس گفت: «مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: ذَکَرْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ رَجُلاً مُبْتَلًی بِالْوُضُوءِ وَ اَلصَّلاَةِ وَ قُلْتُ هُوَ رَجُلٌ عَاقِلٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ وَ أَیُّ عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ یُطِیعُ اَلشَّیْطَانَ فَقُلْتُ لَهُ وَ کَیْفَ یُطِیعُ اَلشَّیْطَانَ؟ فَقَالَ سَلْهُ هَذَا اَلَّذِی یَأْتِیهِ مِنْ أَیِّ شَیْءٍ هُوَ فَإِنَّهُ یَقُولُ لَکَ مِنْ عَمَلِ اَلشَّیْطَانِ»؛ ابن سنان گوید به حضرت امام صادق علیه السلام عرض کردم: مردیست عاقل که گرفتار وسواس در وضو و نماز است فرمود چه عقلی که دنبال وسوسه میرود و فرمانبری شیطان حی مجسم را میکند؟ گفتم: چگونه فرمان شیطان میبرد؟ فرمود از او بپرس وسوسهای که به او دست میدهد از چیست؟ قطعاً به تو خواهد گفت از عمل شیطانست. شیاطین همانند انسان وجود دارند. آنها در وجود، قلب، خواب و خوراک انسان نفوذ میکنند و همه جا همراهش هستند. اگر آنها را ملائکه الهی دفع نکنند انسان را از بین خواهند برد. باید همان ایمان و باور به خداوند متعال، انبیاء، ملائکه الله و معاد را نسبت به شیطان داشت. داستانش در چند جای قران نیز ذکر شده و قسم یاد کرده تا بنی آدم را اغوا کند. آنوقت انسان از وجودش غافلست و این مصیبت بزرگی است که او را احساس نمیکند. یک نفر تعریف میکرد خانمی مبتلا به وسواس بود صرفنظر از نحوه شست و شوی ظروف هنگام نظافت منزل، شلنگ آب را به دست میگرفت و از در و دیوار گرفته تا درون کمدها را میشست. کسی که مبتلا به وسواس نیست نمیتواند حال فرد وسواسی را درک کند. وسواس یک ابتلای بزرگی است. همان اندک بها دادن مسبب وسواس است و توجهات پی در پی به آن سبب میشود تا غلظت پیدا کند و زیاد شود. تنها راه علاج وسوسه، ترک وسوسه است. یعنی فرد نباید به آن اعتنا کند. عدهای برای علاج نزد روانپزشک میروند، قرص میخورند و کارهای دیگری انجام میدهند. اما راه صحیح، همان راه ائمه «علیهم السلام» است که فرمودهاند: اصلاً به آن توجه نکنید. خواندن زیاد سوره «قل اعوذ برب الناس» و گفتن زیاد ذکر «لاحول و لاقوة الا بالله» نیز مؤثر است.
در کافی شریف حضرت باقر العلوم علیه السلام میفرماید: «وقتی که شکّت در نماز زیاد شد، ممضی دار نماز را، یعنی به آن اعتنا مکن، امید است که تو را رها کند؛ همانا این نیست مگر از شیطان.» در سنت پیامبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آله وسَلَّمَ نیز آمده است: «إِنَّ الشَّیْطَانَ یَجْرِی مِن ابنِ آدَمَ مَجْرَی الدَّمِ »؛ شیطان همچون خون در بدن فرزندان آدم جاری میشود.و در روایت دیگر حضرت باقر یا حضرت صادق علیهما السلام میفرمایند: «عادت ندهید شیطان را به خودتان به شکستن نماز، پس او را به طمع بیندازید؛ زیرا شیطان پلید و معتاد است به آنچه عادت داده شد.»
زراره گوید که فرمود: «همانا می خواهد آن خبیث که اطاعت شود، پس وقتی که عصیان شد، به کسی از شماها عود نمیکند.». شیطان خبیث برای اینکه از او اطاعت کنید مدام میگوید وضویت درست نیست و این کارها را انجام بده. اگر از شیطان اطاعت کنید این وسوسه قوت پیدامیکند و بیشتر میشود. اما اگر با شیطان مخالفت کنید او دیگر بر نمیگردد ولی اگر به این وسوسه بها بدهید آنوقت بزرگ و بزرگتر میشود.
وی در پایان گفت: در صورت وجود چنین وساوسی در نفس از خداوندِ قویِ عزیزِ متعال درخواست داریم تا آنها را از بین ببرد. چون وسوسههای شیطان زیاد است و منحصر در عبادات هم نیست. گاهی انسان را نسبت به علماء و فقها بدبین میکند. در مورد مسئله اغتشاشات، جوانان فریبخورده این شیاطین هستند. غیر از شیاطین جن، شیاطین انس نیز وجود دارد. آیه «من شر الوسواس الخناس الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنة و الناس» نیز ناظر به این مطلب است. لذا انسان باید خیلی مراقب کارهایش باشد.